امیدوارم لحظات خوبی در این وب سایت داشته باشید .....

ماه زیبای آسمان در رپـــلرزه
نویسنده : ADMIN تاریخ : پنج شنبه 11 خرداد 1391

ماه زیبای آسمان

در رپـــلرزه

ماه زیبای آسمان

 

 

 

ماه، پرنورترین جرم آسمان شب و نزدیک ترین همسایه ی زمین است. ماه، تنها قمر سیاره ی ماست. از زمان های بسیار دور، ماه منبع الهام، تخیل، فکر و اندیشه ی انسان های خلاق هنرمند و متفکر بوده است. بسیاری شاعران ماه را به عنوان نماد زیبایی می شناخته اند. از لحاظ علمی هم ماه، منشأ بسیاری از نظریه ها و کارهای علمی بوده است. ماه، دورترین مکان و بعد از زمین، تنها جایی است که پای بشر به آن رسیده است. ماه توسط نیروی جاذبه، دور کره ی زمین می چرخد و دوره ی گردش آن به دور زمین، تقریباً سی روز یا یک ماه طول می کشد. ماه در همان مدت که دور زمین می چرخد، دور خودش نیز می گردد.به همین دلیل ما همیشه یک طرف ماه را می بینیم و طرف دیگر را هیچ وقت از روی زمین نخواهیم دید.شما هم دیده اید که ماه در مدت گردش خود به دور زمین به صورت های مختلفی دیده می شود.بعضی شب ها کامل یا بدر است، بعضی شب ها به صورت نیم دایره یا تربیع دیده می شود و گاهی هم به صورت یک قاچ یا هلال در آسمان می درخشد و گاهی هم اصلاً دیده نمی شود.

قطر ماه 3474 کیلومتر است؛ یعنی تقریباً پنجاه کره ی ماه در داخل زمین جا می شود.وزن آن یک هشتاد و یکم زمین است. انسان روی ماه، یک ششم وزن خود، روی زمین را دارد.مثلاً اگر وزنتان شصت کیلوگرم است، در ماه فقط ده کیلوگرم وزن دارید.چون مدار ماه به دور زمین بیضی شکل است، پس فاصله اش با زمین تغییر می کند.نزدیک ترین فاصله آن به زمین 356500 کیلومتر و دورترین فاصله 406700 کیلومتر است.

سطح ماه از دو قسمت دریاها و دهانه های برخوردی تشکیل شده است.دهانه ها در اثر برخورد با شهاب سنگ ها به وجود آمده اند. با تلسکوپ می توان تا سی هزار دهانه روی ماه را دید که قطر بزرگ ترین آن ها 250 کیلومتر و قطر کوچک ترین آن 400 متر است. تیکو،کپرنیک و کپلر، از دهانه های معروف ماه هستند.

چون شکل ماه هر شب عوض می شود و این شکل ها هم به صورت دوره ای تکرار می شود؛ از زمان های قدیم از شکل های مختلف ماه برای گاه شماری و تقویم استفاده می شده است و مردم کارهای خود را با ماه تنظیم می کرده اند. بسیاری تقویم ها به این شکل بوده که به آن ها تقویم قمری می گویند. تقویم مذهبی مسلمانان نیز از ابتدا به صورت قمری بوده است. همان گونه که خدای متعال در کتاب خودش، قرآن کریم به مؤمنان دستور داده است. هر ماه قمری با رؤیت هلال آغاز شده و با کامل شدن ماه به نیمه می رسد و دوباره ماه کوچک شده و با نازک شدن، دوباره به شکل هلال در می آید و ماه به پایان می رسد. در پایان هر ماه، ماه یکی دو شب در آسمان پیدایش نیست تا با هلال ماه نو دیگری، ماه جدید شروع شود.

 نظر بدید ایول به اونا که نظر بدن



:: موضوعات مرتبط: text، ،
:: برچسب‌ها: ماه, زیبای, آسمان, در, رپـــلرزه,

ادامه مطلب
خورشید نیز روزی خواهد خوابید نه خدایااااا در رپـــــلرزه
نویسنده : ADMIN تاریخ : پنج شنبه 11 خرداد 1391

خورشید نیز روزی خواهد خوابید نه خدایااااا

در رپـــــلرزه

خورشید نیز روزی خواهد خوابید!

هر جسمی با نیروی جاذبه‌ی خود که در مرکز آن قرار دارد در نبرد است. ستاره‌ها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. نیروی جاذبه همواره می‌خواهد ستاره را فشرده کند، اما واکنش‌هایی که در هسته‌ی ستاره روی می‌دهند، انرژی زا هستند و سبب می‌شوند تعادل میان فشردگی و انبساط برقرار بماند. با این حال، چون به تدریج مقداری از انرژی خورشید به مصرف می‌رسد و از وزن آن کاسته می‌شود، در طول پنج میلیارد سال، خورشید در این نبرد عقب نشینی خواهد کرد. بحران انرژی خورشید از هنگامی شروع خواهد شد که سوخت هسته‌ای خود را بیرون دهد.

 

 

بیش از دو میلیارد سال است که شعله‌های خورشید به تدریج رو به نقصان می‌رود. جاذبه نیز به سمت داخل کشیده می‌شود، سپس سوخت هیدروژنی در بیرون از هسته به مصرف می‌رسد.

در دمای بالاتر، خورشید اندکی منبسط می‌شود. این فرایند تا جای ادامه می‌یابد که خورشید تا 100 برابر اندازه‌ی اصلی منبسط می‌گردد. آن وقت به مدار «عطارد» نزدیک می شو دو سیّارات درونی را می‌سوزاند و خاکستر می‌کند، دریاها و جَوّ زمین بخار می‌شوند و قرص متورّم و قرمز خورشید آسمان را می‌پوشاند. در این حال دمای سطح زمین به 1430 درجه‌ی سانتی‌گراد خواهد رسید و زمین تبدیل به دریایی از سنگ‌های مذاب می‌شود. به این ترتیب، خورشید تبدیل به یک غول قرمز خواهد شد.

 

 

این غول قرمز فقط 250 میلیون سال عمر می‌کند و یک بحران انرژی دیگر، آن را مجبور می‌سازد تا فشرده و گرم شود. این بار دمای خورشید به جای می‌رسد هلیوم هسته‌ی آن در واکنش همجوشی به عناصر سنگین‌تری تبدیل شود و انرژی آزاد کند. هنگامی که این منبع انرژی جدید آزاد شد، امواج ضربه‌ای شدیدی خورشید را خواهد سوزاند و سرانجام خورشید آرام خواهد شد.

در این مرحله انرژی عظیم هسته‌ی خورشید رفته رفته لایه‌های خارجی واقعی در جوّ آن را می‌پراکند تا بالاخره خود هسته باقی بماند. حدود نیمی از جرم خورشید به کوره‌ای داغ و هم اندازه‌ی زمین تبدیل خواهد شد و سرانجام خورشید تبدیل به یک کوتوله‌ی سفید می‌شود.

نور کوتوله‌ی سفید هزار بار ضعیف‌تر از نور خورشیدی است که امروزه می‌تابد و نور ماورای بنفش قوی آن، جوّ در حال انبساط آن را ملتهب نشان می‌دهد و حباب روشنی را حول منظومه‌ی شمسی می‌سازد. در طول پانزده میلیارد سال بعد، خورشید به تدریج سرد می‌شود و چندین میلیون سال در حدود محو شدن به سر می‌برد تا بالاخره سیّارات حول زغال نیم سوخته‌ی سیاهی دَوَران خواهند کرد.

 نظر بدید اره



:: موضوعات مرتبط: text، ،
:: برچسب‌ها: خورشید, نیز, روزی, خواهد, خوابید, نه, خدایا, در, رپـــــلرزه,

ادامه مطلب
دلفین های فیزیکدان در رپـــــلرزه
نویسنده : ADMIN تاریخ : پنج شنبه 11 خرداد 1391

دلفین های فیزیکدان

در رپـــــلرزه

دلفین های فیزیکدان

ما آدم‏‌ها از حواس پنج‏گانه خود برای ارتباط با دنیای اطراف استفاده می‌‏کنیم. حس‏های بینایی، شنوایی، بویایی،چشایی و لامسه به ما کمک می‌‏کنند تا بهتر اتفاقات دور و برمان را ببینیم.

اما بعضی جانداران به جز این حواس، توانایی‏های دیگری هم دارند، مثل دلفین‏‌ها. دانشمندان قبلاً توانسته بودند نشان دهند که این حیوانات چه قدر باهوش هستند، اما این بار حقیقت دیگری از زندگی آنها را کشف کردند؛ این‌که گونه‏ای از دلفین‏‌ها قادرند میدان مغناطیسی دور و برشان را تشخیص دهند.

این آبزیان حس بویایی ندارند، اما در مقابل می‌‏توانند میدان‏های مغناطیسی را با استفاده از بخش‏هایی از بدنشان درک کنند. این توانایی به آنها اجازه می‌‏دهد تا در اعماق آب یعنی جایی که بسیار تاریک است و دید کافی برای یافتن غذا وجود ندارد، به راحتی از وجود دیگر جانداران باخبر شوند و غذای خود را تأمین کنند.

حتماً می‌‏دانید که هر موجود زنده در اطرافش میدانی مغناطیسی دارد و سال‎‌  قبل ها دانشمندان توانستند میزان آن را در بسیاری از آبزیان مثل ماهی قرمز اندازه‏گیری کنند. آنها برای این‌که بفهمند دلفین‏‌ها توانایی درک امواج مغناطیسی را دارند یا نه، یک دلفین 28 ساله به نام پاکو را آزمایش کردند؛ به این ترتیب که میدان مغناطیسی ضعیفی در اطرافش به وجود آوردند و تغییراتی را که در او به وجود آمد بررسی کردند؛ تغییراتی که بدون امواج ایجاد نشده بود.

 پاکو بعد از ایجاد میدان به سمت منبع آن می‌‏رفت و به جست‌وجو می‌‏پرداخت، درست مثل این‌که دنبال یک ماهی کوچک می‌‏گردد. کار‌شناسان یک بار هم پاکو را در پوشش پلاستیکی گذاشتند و متوجه شدند با وجود برقراری میدان مغناطیسی، پاکو نمی‌‏تواند آن را احساس کند. به این ترتیب آنها حتی نقطه‏هایی از بدن پاکو را که به کمک آنها امواج مغناطیسی را درک می‌‏کند، شناسایی کردند.

با این میدونم حال کردید پس نظر بدید



:: موضوعات مرتبط: text، ،
:: برچسب‌ها: دلفین, های, فیزیکدان , در رپـــــلرزه,

ادامه مطلب
کلوت چیست در رپـــــلرزه
نویسنده : ADMIN تاریخ : پنج شنبه 11 خرداد 1391

کلوت چیست

در رپـــــلرزه

کلوت چیست؟

کلوت نام عوارضی طبیعی و جغرافیایی در بیابان لوت ایران است که در اثر سازو کار شگفت انگیز آب و باد و فرسایش زمین ، پدید آمده اند . کلوت ها که پدیده ای منحصر به فرد و یکی از باشکوه ترین مناطق دیدنی و طبیعی جهان به شمار می روند ، در پهنه ای به وسعت 80 در 145 کیلو متر از غرب بیابان لوت ، چون مجسمه هایی با اشکال متفاوت و دیوار هایی کوتاه و بلند ، با دالان هایی در بین ، شهری خیال انگیز ساخته اند ؛ کلوت ها بزرگترین عارضه طبیعی کلوخی دنیا و زیبا ترین پدیده کویر به شمار می روند .

 

کلوتها سرتاسر قسمت غربی کویر لوت ، مرکزی را پوشانده و از دور به شهری بزرگ می ماند که ماه ها و سالها ، ده ها بنا و کارگر نسبت به ساخت آن اقدام کرده اند .

كلوت های كویر شهداد كه درفاصله 40كیلومتری شرق و شمال شرق شهداد قرار گرفته اند، بزرگترین عارضه كلوخی طبیعی در دنیا هستند .

کلوت چیست؟

كلوت های كویر شهداد، بزرگترین عارضه كلوخی طبیعی دنیا و منحصر به فردترین ، زیباترین وجذابترین عارضه كویراند. كلوت ها در اثر فرسایش آبی و بادی در طی هزاران سال شكل گرفته اند. كلوت ها سرتاسر قسمت غربی لوت مركزی را پوشانیده اند و از دور به شهری بزرگ می ماند.

كلوت ها آنقدر زیبا و شگفت انگیزند كه تصور می كنی پای درسیاره ای دیگر گذاشته ای، سیاره ای بدون سكنه، این تصور وقتی كاملتر می شود كه از بالا و از هلی كوپتر به این منظره كه می توان از آن به عنوان سیاره ای بر روی زمین نام برد نگاه بیندازی .

 رقص و موج شن ها در كوچه و دالان های كلوت ها از یك طرف و سراب های زیبا دراین شهر افسانه ای تخیل انسان را به اوج می رساند . ضمناً كلوت ها می توانند به عنوان مكانی جهت ساخت فیلم های مستند وفیلم های علمی ـ تخیلی و … مورد استفاده قرار گیرند. سراب آنقدر در كلوت ها زیباست گویی كه صدها كشتی و قایق برآب شناور هستند (كلوت ها از دور ، بر روی سراب شناور می شوند).كویر لوت با80000 كیلومترمربع وسعت در جنوب شرق ایران واقع است.

 با این که حال میکنید هاااااااا نظر بدیدددد



:: موضوعات مرتبط: text، ،
:: برچسب‌ها: کلوت, چیست, در, رپـــــلرزه,

ادامه مطلب
عجایب دنیایحیوانات در رپـــــــــــلرزه
نویسنده : ADMIN تاریخ : پنج شنبه 11 خرداد 1391

 عجایب دنیای حیوانات

در رپـــــــــــلرزه

این هم از عجایب خلقت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دندان حلزون

شاید کمی عجیب به نظر برسد اگر بگوییم حلزون ها دندان دارند! در دهان کوچک حلزون ها در حدود 2500 دندان، در اندازه بسیار ریز وجود دارد. قدرت این دندان ها به اندازه ای است که حیوان می تواند برگی را ریز ریز کند. حلزون قبل از اینکه غذایش را بخورد، خوب آن را توسط دندان هایش آسیاب می کند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اگر در هنگامی که حلزون، مشغول غذا خوردن است، گوش خود را به دهان او نزدیک کنید، شاید صدای به هم خوردن دندان های او را بشنوید.

این هم از عجایب خلقت

این جانور عجیب

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

«پلاتی پوس» یکی از عجیب ترین جانوران روی زمین است. این موجود از چند جهت، به پرندگان شباهت دارد. یعنی دارای منقار و پاهایی شبیه اردک است و تخم می گذارد. اما از جهت دیگر، شبیه جوندگان به حفر کردن تونل می پردازد و در آنجا برای خودش لانه می سازد. پلاتی پوس، چنگال هایی دارد که زهرآگین هستند. این حیوان می تواند مانند یک مار زنگی، از چنگال هایش، زهر کشنده بیرون بریزد و از خود دفاع کند. پلاتی پوس نیمی از عمر را در آب و نیمی دیگر را در خشکی می گذراند. او می تواند در زیر آب با چابکی شنا کند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پلاتی پوس از خانواده پستانداران است. با اینکه تخم گذار است، به نوزاد خود شیر می دهد.

پلاتی پوس با پنجه های قوی خودش تونلی در زیر رودخانه حفر می کند و همانجا تخم می گذارد. سپس آنقدر روی تخم هایش می خوابد تا بچه ها سر از تخم بیرون بیاورند.

این هم از عجایب خلقت

یک مار برای 120 گوسفند

در استرالیا نوعی مار زندگی می کنند که به «ببرمار» معروف است و از خطرناک ترین مارهای سمی جهان به شمار می رود. اگر نوع درشت این مار، در حالت خشم، یک گزش کامل انجام دهد، سمّ ترشح شده، برای کشتن حدود یکصد و بیست گوسفند و همین تعداد انسان (با وزن متوسط) کافی خواهد بود! 

 

این هم از عجایب خلقت             

از عجایب حشرات

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سرعت بال زدن حشرات، بسیار عجیب است. برای مثال، بنابر محاسباتی که انجام گرفته است، در هر ثانیه، مگس 350 بار، زنبور عسل 450 بار و پشه 600 بار، بال می زنند.

برای مقایسه این مطلب کافی است گفته شود که ملخ یک هواپیمای معمولی، در هر ثانیه، به طور متوسط تنها 27 بار دور می زند.

این هم از عجایب خلقت

این هم از نیروی شگفت انگیز زنبور!

کندوی زنبور عسل، یکی از شلوغ ترین مکان های دنیاست. شهری شلوغ با همهمه ای از کوشش و فعالیّت.

در پنجاه هزار اتاق یا سلول که به طور متوسط در هر کندوی عسل وجود دارد، بیش از سی و پنج هزار زنبور، هر یک به کاری مخصوص به خود مشغول هستند. ملکه، زنبورهای نر، زنبورهای کارگر، زنبورهای پرستار، نگهبانان، سلول سازان و... هر یک به انجام وظیفه خود مشغولند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بین این زنبورها، زنبورهای کارگر مسئول تهیه و تولید غذا یعنی عسل هستند و برای این کار، به شدّت فعالیت می کنند. به صورتی که 37000 بار باید بین کندو و گل ها پرواز کنند تا بتوانند تقریباً نیم کیلو عسل تولید کنند. برای این کار پر زحمت، زنبورها به سرعت نیاز دارند و این سرعت را بال های ظریف و شکننده آن ها تولید می کند؛ بال های زنبور عسل به طور متوسط دویست بار در دقیقه به هم می خورند تا این عملیات انجام شود به صورتی که هنگام پرواز، زنبور به شکل لکه ای سیاه مشاهده می شود.

با این مطلب حال نکردید اونایی که حال کردند نظر بدن

 



:: موضوعات مرتبط: text، ،
:: برچسب‌ها: عجایب, دنیای, حیوانات, در, رپـــــــــــلرزه,

ادامه مطلب
ابر چیست!؟ در رپـــــــــلرزه
نویسنده : ADMIN تاریخ : پنج شنبه 11 خرداد 1391

ابر چیست!؟

در رپـــــــــلرزه

ابر چیست؟

 

ابر توده‌ای متراکم از بخار است که در طبقات پایینی و میانی  اتمسفر تشکیل می‌شود. عناصر تشکیل دهنده این توده بخار همان عناصر تشکیل دهنده مایعات سطح سیاره می‌باشند. در مورد سیاره زمین، ابرها از بخار آب تشکیل شده اند.

 

ابرها چگونه تغییر شکل می دهند

آیا هیچ فکر کرده اید که چرا ابرها مدام تغییر شکل می دهند و از حالتی به حالت دیگر در می آیند؟ این حالت ابرها حتی در روزهایی که باد نمی وزد نیز به وجود می آید. هنگامی که باد می وزد، جریان هوا ممکن است یک قطعه ابر را جا به جا کند و آن را به شکل های گوناگون در آورد. اما هنگامی که باد نمی وزد، این تغییر شکل را جریان هوای گرم به وجود می آورد. همانطور که می دانید، هوای گرم سبک تر از هوای سرد است و سطح زمین به سمت بالا حرکت می کند و همین جریان هوای گرم باعث تغییر شکل ابرها می شود. هم چنان که جریان گرم به سمت بالا حرکت می کند، قطرات آب موجود در لبه ابرها را بخار کرده و به صورت ذرات بسیار ریزی که فایل دیدن نیستند با خود جا به جا می کند. بعد در نقطه ای دیگر، از به هم پیوستن این ذرات، قطرات قابل دیدنی به وجود می آیند و به این ترتیب شکل ابر از صورتی به صورت دیگر در می آید.

انواع ابرها:

 

به طور كلی، انواع مهم ابرها را به طور خلاصه به شرح زیر می‌توان بیان داشت:

 ابرهای سیروس (Cirrus) : این ابرها از مرتفع‌ترین ابرها بوده واغلب به صورت پرمانند و سفید رنگ و شفاف ( ملو از بلورهای یخ ) در آسمان دیده می‌شوند. این ابرها بعضاً به صورت دسته‌های منظم جدا از هم، در آسمان دیده می‌شوند در این صورت موسوم به سیروس‌های هوای خوب بوده و اگر توأم با ابرهای سیرواستراتوس و آلتواستراتوس گردند. معمولاً علامت هوای بد می‌باشند.

سیرو استراتوس (Cirrostratus) : این ابرها را می‌توان سیروس‌های نازك تور مانندی دانست كه از ابرهای كوچك سفید و به هم فشرده به شكل گوله پشمی شكیل یافته‌اند و به علت شفافیت خورشید و ماه و ستارگان از پشت آنها قابل رویت بوده و اغلب هاله‌ای دور خورشید و ماه تشكیل می‌دهند. این هاله‌ نتیجه شكست نور بوسیله بلورهای یخ معلق در هوا است ظهور این ابرها، علامت نزدیك شدن هوای طوفانی بوده و به همین لحا1 این ابرها را می‌توان پیش از فرا رسیدن هوای بد و یا حالت‌های طوفانی هوا، مشاهده نمود.

سیرو كومولوس (Cirrocumulus) : این ابرها اغلب از توسعه ابرهای سیرو استراتوس حاصل شده و بدون سایه می‌باشند و غالباً به جای خورشید و ماه هاله‌ای در آسمان بوجود می‌آورند. ساختمان آنها اغلب متشكل از قطعات سفید رنگ بوده و معمولاً پیش از ابرهای سیروس در آسمان ظاهر می‌شوند. ظهور آنها در آسمان، مقدمه فرا رسیدن هوای ابری و طوفانی است.

آلتو استراتوس (Altostratus) : این ابرها به صورت لایه‌های یكنواخت و متحدالشكل خاكستری یا متمایل به آبی به صورت تركیبی از الیاف، آسمان را می‌پوشانند.

به علت قشر ظریف این ابرها تشخیص موقعیت خورشید از پشت آنها امكان‌پذیر است معمولاً پس از پیدایش ابرهای آلتو استراتوس، ریزیش‌های جوی در سطح وسیعی به طور مدام شروع می‌گردد.

آلتوكومولوس  (Altocumulus):  این ابرها شامل لایه‌ها و یا تكه‌های بزرگ گوی مانندی از قطرات زیر آب بوده كه معمولاً بصورت شیار و یا امواج نسبتاً منظمی مشاهده می‌گردد. جریان عمودی هوا در لایه‌ای كه بوسیله این ابرها پوشیده شده، سبب رشد سریع قابل ملاحظه‌ایی در جهت عمودی در این ابر می‌گردد به همین سبب، این ابرها اغلب در بالای قلل كوهها و یا در فوق جریانات عمودی مشاهده می‌گردند . این ابر اغلب شكل عدسی دارند . پدیدار شدن این ابرها در آسمان بیانگر شرایط بد هوا و ایجاد رعد و برق می‌باشد.

استراتوس  (Stratus) : نوع اصلی این ابر لایه‌ای یكدست و شبیه مه می‌باشد . و معمولاً به صورت توده متراكمی از بخار آب كه قطر آن در همه‌جا یكسان است، مشاهده می‌گردد. ارتفاع این ابر از سطح زمین بسیار كم است بارندگی در این ابرها در حرارت‌های فوق صفر درجه سانتی‌گراد بصورت ریزدانه می‌باشد.

استراتوكومولوس (Stratucumulus): این ابرها دارای رنگی تیره و یا سفید متمایل به خاكستری بوده معمولاً بصورت دسته یا خطوط و یا توده‌های كروی مانند بزرگ و امواج كروی از ابرهای خاكستری با فواصل و شكاف‌های روشن تشكیل می‌گردد. این ابرها اغلب بیشتر آسمان را پوشانده و بارندگی آن بصورت ریزدانه بود. و در نتیجه فاقد شرایط بارندگی‌های رگباری است.

ابر چیست؟

 

نیمبواستراتوس  (Nimbostratus):  این ابرها متراكم و فاقد شكل معینی بوده و تمام آسمان را به‌طور نامنظم می‌پوشانند بارندگی‌های حاصل از این ابرها اغلب مداومند.

كومولوس (Cumulus):  این ابرها اغلب ساختمان گل كلمی داشته و سطح بالای آن حالت گنبدی دارد و متشكل از قطعات كوچك ابرهای سفید پنبه‌ای است كه معمولاً صبحگاهان در امتداد ارتفاعات تشكیل می‌گردند و دارای حالت جوشش (در اثر صعود هوای مرطوب) هستند . قطعات پراكنده این ابرها تقریباً دارای ارتفاع یكسان و معرف به كومولوس‌های هوای خوب می‌باشند.

كومولونیمبوس (Cumulunimbus): این ابرها را توده‌های بزرگ و انبوه ابر كه به شكل برج عظیمی سر به آسمان كشیده‌اند تشكیل می‌گردند رنگ قسمت فوقانی در این ابرها متمایل به آبی و سطح زیرین آب كاملاً تیره می‌باشد . این ابرها به نام ابرهای رعدوبرق نیز معروف‌اند. و بارندگی آنها بصورت رگباری است. اغلب با یك جبهه سرد و فعال همراه بوده و یا در اثر ناپایداری محلی ایجاد می‌شوند و در عرض‌های میانه اغلب در اوایل بهار و پاییز مشاهده می‌شوند.

هه هه هه هه

حال کردین با این مطلب هه هه

نظر فراموش چی................................نشـــــــــــــه

 



:: موضوعات مرتبط: text، ،
:: برچسب‌ها: ابر, چیست!؟, در, رپـــــــــلرزه,

ادامه مطلب
سفیر سید الشهداء علیه السلام رپـــــــــــــــــــــــــــــــــــلرزه
نویسنده : ADMIN تاریخ : پنج شنبه 11 خرداد 1391

سفیر سید الشهداء علیه السلام

رپـــــــــــــــــــــــــــــــــــلرزه

سفیر سید الشهداء علیه السلام

 

 

 

مسلم بن عقیل فرزند عقیل بن ابی طالب برادر حضرت علی علیه السلام و مادرش به روایت ابوالفرج "علیه" بود.

 

 

 

زمان تولد حضرت مسلم مشخص نیست، اما بعضی شواهد حاکی است که وی به هنگام شهادت 28 سال داشت و چون در سال 60 هجری به شهادت رسیده است، شاید ولادتش در سال 32 هجری اتفاق افتاده باشد.

حضرت مسلم  (ع) دردامان پر مهر حضرت امیر المؤمنین علی (ع ) روزگار كودكى را سپری نمودند واز ایشان كسب فیض وكمالات نمودند به گونه ای که امیر المؤمنین (ع) در بسیاری امور بر این شماگرد به حقشان اعتماد می نمودند وبا شجاعت وقهرمان وکمالات که در او مشاهده نمودند , حضرت مسلم را یکی از کارگزاران خود در حکومت علوی قراردارند.

 

 

 

بعد از شهادت امیر المؤمنین (ع) جناب مسلم (ع) از یاران نزدیک امام حسن (ع) وامام حسین (ع) بودند.

علامه مجلسی در مورد شجاعت مسلم بن عقیل نوشته است: "مسلم بن عقیل در میان هم سن و سالان خویش به شجاعت و سخاوت مشهور و به کثرت دانش و خرد شناخته شده بود."

 

 

 

وی به دلیل آگاهى سیاسى، درایت کافى، تقوا، دیانت و خویشاوندی نزدیکی که با امام حسین(ع) داشت به عنوان سفیر ایشان انتخاب شد.

محدث قمی می‌نگارد: وقتی فرستادگان و نامه‌های کوفیان از حد گذشت و تعداد نامه‌های آنان به دوازده هزار رسید، امام حسین (ع) در جواب آنان نامه‌ای بدین گونه نوشت: "من برادر، پسرعمو و شخص مورد اعتماد خاندانم، مسلم بن عقیل را به سوی شما فرستادم... ." این سخن امام، نشان دهنده اوج احترام آن حضرت به مقام والای مسلم بن عقیل است که عمر پربرکتش را در پیروی از ولایت و استواری دین حق گذراند. همچنین ایشان در وداع خویش با مسلم پیش از سفر به کوفه، در سخنی ژرف به او می فرماید: «من تو را به سوی کوفه می فرستم و آنچه را خدا درباره تو دوست می دارد و مورد رضایت اوست، انجام خواهم داد و امیدوارم من و تو در درجه شهیدان قرار گیریم».و سپس او را با قیس بن مسهر صیداوی و ... برای بیعت گرفتن راهی کوفه کرد و مسلم را به تقوا، حسن تدبیر و مدارا مأمور کرد به او فرمود: چنانچه دیدی مردم کوفه درباره بیعت با من متحد بودند، جریان را برایم بنویس.

 

 

 

مسلم بنا به فرمان امام به سمت کوفه حرکت کرد. پس از رسیدن به کوفه مردم، اظهار مسرت و خوشحالی کردند و دسته دسته به حضور آن حضرت آمدند. مسلم نامه امام را برای آنان تلاوت کرد و ایشان با شنیدن مضمون نامه، گریان شدند و با مسلم بیعت کردند.

 

شهادت مسلم

 

 

 

هجده هزار نفر با مسلم بن عقیل بیعت کردند. بعد از این جریان بود که مسلم برای امام حسین(ع) نوشت من تا کنون از هجده هزار نفر برای شما بیعت گرفته‌ام، چنانچه به این سرزمین بیایید، مناسب است.

چون خبر در کوفه منتشر شد، نعمان بن بشیر که از طرف معاویه و یزید، والی کوفه بود مردم را از ملاقات با مسلم برحذر داشت، ولی مردم به او اعتنایی نکردند.

افرادی چون عبدالله بن مسلم بن ربیعه که هوادار بنی امیه بودند، وقتی ضعف نعمان را دیدند، اوضاع کوفه را برای یزید نوشتند و تقاضای والی مقتدری کردند و یزید نیز عبیدالله بن زیاد را برای کوفه در نظر گرفت. ابن زیاد با چهره‌ای ناشناس وارد کوفه شد، به مسجد رفت و به تهدید مخالفین و تطمیع آنان در صورت آرامش و وفاداری پرداخت.

 

 

 

این سیاست به زودی در میان مردم سست ایمان کوفه مؤثر افتاد و فضای کوفه به نفع ابن زیاد تغییر یافت، به گونه‌ای که مسلم بن عقیل تنها ماند.

مسلم بن عقیل در خانه هانی بود. نقش هانى در نهضت، بسیار بود از این رو والى کوفه به فکر دستگیرى هانى افتاد تا از این طریق به مسلم بن عقیل‏ هم دسترسى پیدا کند، زیرا می‏دانست تا وقتى هانى، در محل خود مستقر باشد، بازداشت مسلم بن عقیل عملى نیست و نیروهاى زیادى که در اختیار و در فرمان هانى هستند، مقاومت و دفاع خواهند کرد. پس باید با نقشه‌ای پاى هانى را به دارالاماره‏ بکشد و او را در همان جا زندانى کند تا بین او و مسلم بن عقیل‏ جدایى بیفتد.

هانى به بهانه مریضى پیش عبیدالله زیاد نمی‏رفت، تا این که ابن‏ زیاد، چند نفر را در پى او فرستاد و با این بهانه که والى کوفه می‏خواهد تو را ببیند، او را به دارالاماره بردند.

 

 

 

... مسلم بن عقیل در شرایط سخت و دشوار، با وجود بی وفایی یاران دیروز، هرگز تسلیم نشد و مردانه و با شهامت تا آخرین رمق، در برابر دشمن استاد و به هنگام یورش دشمن نیز مردانه جنگید، تا آنجا که در اثر جراحات وارده دیگر تاب و توان خویش را از دست داد و به دست افراد مسلح ابن زیاد دستگیر شد.

سپس او را به دارالاماره بردند و به دستور ابن زیاد، سر مطهرش را بر فراز دارالاماره از پیکر جدا کردند و بدین گونه نام مبارکش به عنوان نخستین شهید نهضت خونین اباعبدالله الحسین(ع) در تاریخ به ثبت رسید.



:: موضوعات مرتبط: text، ،
:: برچسب‌ها: سفیر, سید, الشهداء, علیه السلام, رپـ, لرزه,

ادامه مطلب
نمونه اى از عجايب خلقت : مسئله خونريزى در رپـــــلرزه
نویسنده : ADMIN تاریخ : پنج شنبه 11 خرداد 1391

 

 

 

 

 نمونه اى از عجايب خلقت : مسئله خونريزى در رپـــــلرزه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 يكى از عجايبى كه در علوم پزشكى به آن برخورد كرده اند، مسئله خونريزى است. البته در علوم پزشكى، ميليونها مسئله عجيب پيدا مى شود از جمله همين مسئله خونريزى است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 در هنگام خونريزى، اولين چيزى كه اتفاق مى افتد اين است كه بدن، احساس تشنگى مى كند تا جبران كمبود آب بدن را بنمايد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 اين قضيه را هركسى مى تواند تجربه كند، به محض آنكه كمى خون از بدن كسى رفت، تمام اعضاى بدن فرياد مى زنند آب... آب... و شخص، متوجه نمى شود كه علت احساس تشنگى چيست؟ همچنين بدن فورا زرد مى شود يعنى قلب، تمام خونهاى بدن را جمع مى كند تا بتواند به كار خود ادامه دهد. چون اگر قلب از كار بيفتد، بدن مى ميرد ولى زرد شدن دست، صورت، پا و يا سرد شدن آنها، ضررى براى بدن ندارد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 اين موضوع را چه كسى غير از خدا، ايجاد كرده است؟ موضوعى كه پزشكان در آن حيران مانده اند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 در كبد (جگر سياه كه در زير ششها قرار دارد)، در حدود دو هزار دستگاه وجود دارد (البته قبل از اين، تصور مى شد كه پانصد ماشين است ولى بعدها معلوم شد، دو هزار تاست)، كه دانشمندان محاسبه كرده اند كه اگر بخواهند نظير آن را با دستگاههاى معمولى ايجاد كنند، پنجاه كيلومتر در پنجاه كيلومتر مساحت لازم دارد. يعنى بايد در تمام اين مساحت، دستگاه نصب شود تا بتواند كار كبد را انجام دهد، و اين كبد با اين ساختمان پيچيده به سرعت دست اندركار ساختن خون مى شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 حالا هركدام از اين كارها، به دستور چه كسى انجام مى گيرد؟ احساس تشنگى، ضربان سريع قلب و جمع آورى خون، ساخته شدن خون توسط كبد، به دستور چه كسى انجام مى شوند؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 اين مسائل، يكى دوتا و صدتا يا هزارتا نيست، ميليونها از اين چنين حوادثى در بدن اتفاق مى افتد. چه كسى اينها را ايجاد مى كند؟ درست است كه برق در سيم جريان دارد ولى چه كسى و چه مهندسى آن را ايجاد كرده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 اين شعر مشهور كه: (وفى كل شى له آية تدل على انه واحد) (يعنى در هرچيز نشانه ايست كه بر وحدانيت و يگانگى خدا دلالت مى كند) صد در صد صحيح است زيرا در هر چيزى، نشانه اى از خدا وجود دارد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 همان استالينى كه پنجاه سال با اعتقاد به خدا جنگيد، در مغزش خونريزى ايجاد شد و پزشكانش هيچ كارى برايش نتوانستند انجام دهند. و كاملا تحت فرمان خدا بود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 صحبت در مورد تقواست، انسان بايد سعى كند تقوايش را شديدتر و بيشتر بكند و با خدا ارتباط بيشترى پيدا كند و از او بترسد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 يكى از امورى كه خيلى مايه تأسف است اين است كه قرآن در جامعه، كم مطرح شده است. نه اينكه به اندازه كافى تفسيرش وجود دارد و نه تجويد، نه قرائت، تدبر و... در قرآن است كه: (افلا يتدبرون القرآن ام على قلوبهم اقفالها) يعنى: در قرآن تدبر و تعمق نمى كنند؟ آيا بر قلبهاى آنها قفل زده شده است؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 بايد همه كارهايمان را با توجه به خدا انجام دهيم و آن ها را به حساب خود، نزد خدا بگذاريم: البته راست و واقعى نه به دروغ.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 حضرت زهرا (ع)، حضرت اميرالمؤمنين (ع)، امام صادق (ع)، و ديگر ائمه كارهايشان را به حساب خود نزد خدا مى گذارند و ارزششان به خاطر همين است. و آنچنان كه خودشان مى گويند: (رضاالله، رضانا اهل البيت) يعنى: رضا خدا، رضاى ما اهل بيت است. و اين كلام پيامبر و تمام ائمه است كه البته ممكن است با عبارات ديگرى هم بيان كرده باشند. كارهايشان همه همين طور بود و مورد رضايت خداوند بوده است. و اينگونه بودن (تقوى داشتن) است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 و اگر كسى واقعا متقى شد، در جامعه فرد عجيبى خواهد شد، چون در آن صورت با تمام هستى در رابطه خواهد بود. كسى كه تسبيح به دست مى گيرد و تكرار مى كند: (سبحان الله) بايد ديد كداميك از اين (سبحان الله) ها به قلبش راه پيدا مى كند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 موقعى كه در مسجد اموى، در حضور امام زين العابدين (ع) گفتند: (اشهد ان لا اله الا الله)، حضرت فرمودند: (شهد بذلك سمعى و بصرى و جلدى و مخى و شعرى..) يعنى اين كلمه و عقيده، درون من است و ظاهرى نيست.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 اين مطلب، مانند مسئله علم است. اگر كسى در جائى بنشيند كه هزاران كتاب در اطرافش باشد، تا وقتى كه كتابها به درون او راه پيدا نكرده اند هيچ فايده اى ندارد ولى اگر يكى از آنها بدرونش راه يافت، ارزش پيدا مى كند. اگر يك آيه قرآن به درون انسان راه پيدا كند، تأثير عجيبى دارد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 حضرت موسى (ع) در حال رفتن به كوه طور بودند. در راه فقيرى را ديدند. فقير به ايشان گفت كه بخدا بفرمايد: گشايشى در كارش ايجاد كند چون خيلى فقير است. حضرت موسى (ع) اين را به خدا فرمودند خدا فرمود: به فقير بگو (جرى قلم القضاء) يعنى قسمت چنان شد كه اين شخص فقير باشد. (البته حضرت موسى در حدود3500  سال پيش بوده است). حضرت موسى اين را به فقير گفتند. فقير خيلى شخص با ادبى بود، به حضرت موسى گفت، بار ديگر كه نزد خدا مى روى (چون حضرت موسى با خدا صحبت مى كرد (كلم الله موسى تكليما) و اينكه مى گويند موسى كليم الله است، به خاطر همين است البته بايد بدانيد كه خدا زبان ندارد كه صحبت كند بلكه صوت را خلق مى كند كه اين را در شرح تجريد و شرح باب حادى عشر مى خوانيد) به خدا بگو كه خدايا، آيا تو بر قلم حاكم هستى يا قلم بر دست تو حاكم است؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 اگر قلم حاكم بر دست توست، كه هيچ مسئله اى نيست ولى اگر دست تو حاكم بر قلم است، بنويس كه غنى شوم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 حضرت موسى (ع) اين را به خدا فرمود. خدا گفت خير، قلم در دست من است و من بر آن تسلط دارم و تقدير مى كنم كه از اين ببعد اين شخص غنى شود و از آن ببعد آن شخص غنى شد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 پس قلم در دست خداست. كتاب اعتقادات صدوق، بنام (اعتقادنا) كتاب كوچكى است، هركس آن را نخوانده است، حتما بخواند، در آن تمام اصطلاحات قلم، لوح، عرش، كرسى، توضيح داده شده است و بسيار كتاب جالبى است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 غنى، فقر، عزت، ملك همه در دست خداست.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 آن خدائى كه در داستان آن مرد فقير بود، الان هم هست، فقط حضرت موسى است كه نيست كه آن هم نمرده است چون انبيا و صالحين و شهدا نمى ميرند. شنيده ايد كه موقعى كه حضرت امير (ع) مى خواستند حضرت فاطمه (ع) را دفن كنند، بعد از آنكه كفن را بستند، حضرت امام حسن و امام حسين (ع) فرمودند مى خواهيم دوباره به خدمت مادرمان برسيم. حضرت امير مى فرمايند: پس از آنكه امام حسن و امام حسين (ع) بر جنازه مادرشان آمدند، بخدا قسم ناله كرد و آن دو را در بغل گرفت (اشهد الله آنها حنّت و انّت و ضمتهما الى صدرها) با اينكه به ظاهر مرده است. در صورتى كه اينها در واقع مرده ندارند، و اين مائيم كه مى ميريم چون با خدا ارتباط كمىداريم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حضرت رضا (ع) كه به زيارتش مى رويم همان حضرت رضاى هزار و سيصد سال پيش است. و اين را خداوند مى فرمايد. موقعى كه شهيد عادى زنده باشد، چگونه انبياء و ائمه نباشند؟ پس همه انبياء هستند و از همه مهمتر خدا هست لكن اين ما هستيم كه از خدا دوريم (گر گدا كاهل بود تقصير صاحبخانه چيست؟).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 خلاصه همه كارىها در دست خداست. نمرود مى خواست قدرت خود رانشان دهد. به حضرت ابراهيم (ع) گفت همان طور كه خدا انسانها را مى كشد و زنده مى كند من هم همين كار را مى كنم. يك نفر را آوردند و گردنش را زدند. گفت ديدى كه اين را كشتم. ديگرى را كه محكوم به اعدام بود آوردند او را عفو كرد گفت ديدى اين را زنده كردم؟ (الم تر الى الذى حاج ابراهيم فى ربه ان اتاه الله الملك اذ قال ابراهيم ربى الذى يحيى و يميت قال انا احيى و اميت قال ابراهيم فان الله ياتى بالشمس من المشرق فات بها من المغرب فبهت الذى كفر).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 ابراهيم به او گفت پس تو هستى كه مى كشى و زنده مى كنى حالا آفتاب را كه هر روز از مشرق طلوع مى كند، وادار كن كه از مغرب طلوع كند. نمرود بى جواب ماند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 تمام كارها و قلمها و عزتها و ذلتها در دست خداست. آيه قرآن است كه: (قل اللهم مالك الملك تؤتى الملك من تشاء و تنـزع الملك ممن تشاء و تعز من تشاء و تذل من تشاء بيدك الخير انك على كل شى قدير تولج الليل فى النهار و تولج النهار فى الليل و تخرج الحى من الميت و تخرج الميت من الحى و ترزق من تشاء بغير حساب).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خلاصه اينكه معناى تقوى اين است، خودش و اثرش را گفتيم. اميدواريم كه انشاءالله خدا همه ما را متقى قرار بدهد. و صلى الله على محمد و آله الطاهرين.

بقیه در ادامه مطلب وایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی




:: موضوعات مرتبط: text، ،
:: برچسب‌ها: نمونه اى از عجايب, خلقت, مسئله, خونريزى, در, رپـــــ, لرزه,

ادامه مطلب

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.




تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به RAPLARZE مي باشد.